۱۳۸۷ فروردین ۲۷, سه‌شنبه

چرایی تغییر لوگوی انتخاباتی اصلاح طلبان در دور دوم انتخابات

پیش از دستور:
1- تاخیر طولانی مدت من در وبلاگ نویسی، هیچ دلیلی نداشت جز بی حوصلگی و نداشتن انگیزه کافی. ترجیح می دادم تا مدتی از فضای نت و اصلاً هیاهوی این جهان دور باشم تا شاید بتوانم استراحتی کنم و تمدد اعصابی داشته باشم.
2- بسیار معتقدم «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است»، پاسخ مبسوطی به یادداشت دکتر حمید آیتی کاندیدای حزب اعتماد ملی در هشمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه بیرجند نوشتم و به ایمیل ایشان ارسال کردم. هرچند از آنجایی که دکتر آیتی یادداشت خویش را منتشر کرده، انتشار این پاسخ نیز بلااشکال بود اما به دلیل اینکه حال و حوصله فحش های رنگی و جیغ و دادهای بنفش برخی از هواداران _البته بهتر است بگویم تماشگرنما!!!_ ایشان را نداشتم و همچنین معتقد بودم که این قضیه هیچ سرانجامی هم ندارد، ترجیح دادم تا پاسخم را به صورت خصوصی برای خود ایشان ارسال کنم. البته اگر خود ایشان صلاح دانستند می توانند آن را منتشر کنند و احیاناً اگر صحبتی باقی مانده، بگویند. در پایان این پاسخ البته تصریح و تاکید کردم که «برای قضاوت تاریخ، نباید تاریخ را تحریف کرد»
***
شروع مطلب
چرایی تغییر لوگوی انتخاباتی اصلاح طلبان در دور دوم

بر خلاف کسانی که معتقدند اصلاح طلبان در قیاس با همین بضاعت کم خویش پیروز میدان انتخابات بودند (+،+،+) و حتی بر خلاف نظر افرادی همچون مهندس صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و یدالله اسلامی رئیس مجمع نمایندگان ادوار مجلس که معتقدند در این انتخابات به دلیل ماهیت غیر رقابتی بودن آن بالکل لفظ «برد» و «باخت» و «پیروزی» و «شکست» فاقد معنا هستند، به دلایل متعدد معتقدم که اصلاح طلبان در انتخابات چیزی جز شکست عایدشان نشد و همین کنار گذاشتن لوگوی انتخاباتی «یاران خاتمی» توسط اصلاح طلبان در دور دوم انتخابات نیزمبین و موید همین امر است.

به عبارت دیگر باید اعتراف کرد که نفس حضور اصلاح طلبان در انتخاباتی که از اساس به آن خدشه وارد است، چیزی جز شکست معنا ندارد. در واقع انتخاباتی که از یک سو نامزدهای منتسب به جناح منتقد حاکمیت به صورت گسترده و غیر قانونی حذف شوند و از سوی دیگر به لطف رانت نهادهای نظارتی تکلیف صد و نود کرسی آن از پیش مشخص باشد و در معدود حوزه هایی هم که امکان رقابت نصف و نیمه وجود دارد، کاندیدای خویش را «به شرط چاقو» و با تضمین رای آوردن راهی کارزار رقابت ها کنند، عملاً تهی از معناست و نه انتخابات بلکه نوعی انتصابات قلمداد می شود به طوری که حتی خبرگزاری منتسب به اصولگرایان هم مجبوربه اعتراف به آن شد. اما متاسفانه اصلاح طلبان برغم علم به چنین وضعیتی و همچنین با وجود اینکه پیش بینی می شد احتمالاً در شمارش آرا شک و شبهه فراوان باشد؛ باز تن به شرکت در این انتخابات دادند و حتی از نام و اعتبار خاتمی برای رای آوردن نامزدهای درجه دو و سه خویش خرج کردند.

بر همین اساس می توان چرایی کنار گذاشتن لوگوی انتخاباتی «یاران خاتمی» را از سوی اصلاح طلبان در دور دوم انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی درک کرد. البته درک این امر هوش چندانی را هم نمی طلبد! وقتی حدود دو روز مانده به انتخابات، مسئولین حکومتی عملاً از تریبون رسمی از مردم می خواهند که «به کسانی رای دهند که دولت را در امر خدمت رسانی یاری کنند» و وقتی که به گفته کاندیداهای اصلاح طلب تهران آمار واصله از صندوق ها با آمار ارائه شده از وزارت کشور تفاوت معنادار دارد و همچنین وقتی نوزده نفری که در دور اول به مجلس راه پیدا کردند همگی به ترتیب از حامیان دولت بودند و حتی چهره های سرشناس اصولگرای منتقد دولت نیز راهی به آن نداشتند؛ اصلاح طلبان را به این نتیجه رساند که هرچند نام «خاتمی» در میان مردم بسیار محبوب است و مردم به «عشق» خاتمی به کاندیداهای مورد حمایت وی رای می دهند اما نام خاتمی هیچگاه نمی تواند مجریان انتخابات را مجاب کند که رای های واصله را «درست» بخوانند و همچنین نام خاتمی نمی تواند سبب شود تا رایی «جابجا» نشود و حتی فراتر از این نام و نامه خاتمی نمی تواند شورای نگهبان را راضی کند که برای رفع شبهه از انتخابات هم که شده، رای به بازشماری انتخابات تهران دهد. لذا شاید _ و به احتمال زیاد _ بر اساس همین جمع بندی بوده که اصلاح طلبان تصمیم بر آن گرفتند که اگر باز هم بنا به مصلحت سنجی های بی فایده قصد شرکت در دور دوم انتخابات را دارند، لااقل این بار از نام و اعتبار «خاتمی» خرج نکنند!!!

البته کاش اصلاح طلبان از شجاعت لازم برخوردار بودند و با اینکه از ابتدا پیش بینی این وضعیت را داشتند، خود را با توجیهات و مصلحت سنجی های بی شمار گول نمی زدند و از اساس قید شرکت در انتخاباتی که از اساس به آن خدشه وارد است را می زدند.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

سلام رسته مقدم عزيز.نه راستش ننوشتن من به خاطر كار زيادم و يك گرفتاري غير منتظره بود!
اصولا من نميدونم چرا هيچ وقت انگيزه ام رو از دست نميدم. خودمم موندم چرا؟ فكر كنم از تاثيرات همسرمه چون قبلا گاهي اينطوري ميشدم.شوهر من آخر "نيمه پر ليوانه".فكر كنم منم اينطوري شدم.

ناشناس گفت...

سلام. مثل همیشه بسیار مستدل و منطقی و جالب توجه بود. هر چند که بخشی از فضای وب بسیار آلوده و سرشار از فحش و افترا و تحریف واقعیتهای از روز روشن تر است ، اما امیدوارم همچنان به نوشتن ادامه دهید. پاینده باشید.

ناشناس گفت...

خیلی عالی بود. من هم فکر می کنم نفس حضور در چنین انتخاباتی شکست بوده. و متاسفانه این توجیهات عجیب.... از ادمایی مثل صفایی فراهانی تعجب می کنم که همچنی حرفایی می زنن. تازه در جاهایی که اصلاح طلب ها لیست دادن فکر نمی کنم کاندیداها واقعا اصلاح طلب بوده باشنو. مثلا تهران. اگه مثلا کاندیداهای مجلس ششم هم بودن چندتا از اینا توی لیست قرار می گرفتن؟

ناشناس گفت...

باسلام خدمت جناب آقاي رسته مقدم.
من هم در خيلي از موارد ذكر شده در مطلب شما با شما هم عقيده ام به خصوص در مورد لزوم عدم شركت اصلاح طلبان در انتخابات فرمايشي.
پيروز باشيد

ناشناس گفت...

راستش رو بخوای این دیگه برای همه عادت شده بازی کردن اینجوری اصلاح طلبا با مردم و حتی هواداراشون...مگه انتخابات ریاست جمهوری نبود...مصطفی تاجزاده ( که از همه بیشتر سیستم انتخابات رو توی جمهوری اسلامی میشناسه) بلافاصله بعد از انتخابات مصاحبه کرده بود که ما با اختلاف توی همون مرحله اول بردیم! خوب همین شد که اون همه آدم بریدن از مشارکت و اصلاح طلب بعد از انتخابات دیگه... درست بعد از هر انتخاباتی اصلاح طلبا کلی ریزش نیرو دارن و باز باید تا انتخابات بعدی زور بزنن 4 تا نیرو جمع کنن... این شده بازی انتخاباتی اصلاح طلبا...خوششون میاد دیگه...